شنبه 17 بهمن 1394
بازدید:
2074
محمدحسن عرفانیان موسس شرکت فولاد مبارکه نیز در این نشست، با ارائه تعریفی از واژه مستند، گفت: ما قرنهاست هنر بکارگیری علم را از دست دادهایم و به همین لحاظ تکنولوژی و با کمال تاسف صنعت حاصل از آن ، از خارج وارد میشود و به این دلیل زمینهای برای مستند سازی موجود نیست.
وی در ادامه در مورد جایگاه هنر گفت: مصطلح شده است که مردم ایران باهوشند و متوسط هوش آنها 3 برابر ژاپن است و آنرا به معنی فکر و عقل و خرد میدانیم و لیکن جواب این سوال را ندادیم که پس چرا آنها صاحب همه چیز و ماهیچ؟! زانوی غم در دست گرفته و در پاسخ گوییم مشغول فکر کردن هستیم.آدم فکور را عاقل میدانیم و عاقل را خردمند.
عرفانیان در ادامه گفت: برای مثال فرمول انیشتن وقتی کارائی دارد که جاذبه وجود داشته باشد گاز متان در 9000 درجه حرارت میشکند و سنگ آهن را احیاء میکند: نفت خام در کراکرها در شرایط خاصی میشکند و از آن 3000 فراورده بدست میآید. هنر هم مثل جاذبه شرایط کاربردی کردن فکر است.
وی افزود: هنر یکبار آماده سازی شرایط متعارفی تبدیل علم است به تکنولوژی و بار دیگر شرایط متعارفی تکنولوژیست به مستندسازی . پس مستندسازی قبل از صنعت ظهور دارد بعبارت دیگر پیشبینی صنعت آینده است مستندسازی تاریخ ساز است، نه وقایع نگار.
عرفانیان تصریح کرد: مستند نشات گرفته از آن واقعیات است مستندسازی بر اساس این واقعیات پیش بینی ساختن بمب اتم کرده است و ساخته است. میخواهد کره مریخ را محل زندگی کند و میکند و یا سیارهای را منفجر کند و منطقه خاورمیانه را با بهار عربی تصاحب کند، مثالهایی که شما امروز برخی را در فیلمهای هالیوود مشاهده میکنید اما حقیقت اینست که آدم به لحاظ علمی 2% ماده یا ذهن و 98% جان است و به لحاظ قرآنی انسان جسم نیست بلکه روح است و لباس کائنات پوشیده تا با تعالی با کائنات بهشت سازد ولی می تواند با تقابل با کائنات جهنم سازد.
برای ساختن بهشت که جایگاه حقیقی انسان است یعنی آرامش مطلق و تعامل با کائنات نمیتواند به حواس پنجگانه بسنده کند بلکه باید از چهار محک قران بعنوان دستورالعمل کائنات، علم، رسول و دل استفاده نماید که دل همان علم الاسماء کلها است.
وی اینطور نتیجهگیری کرد در شرایط امروز ادعای مستند سازی به دلایل آنچه گفته شد بسیار زود است وفعلا نام آنرا یدک می کشیم.
وی در ادامه به تجارب خود در زمان ریاست کارخانه سیمان و فارسیت دورود اشاره کرد و گفت: مرکزی با نام وقایع نگاری از فیلم و عکس و گزارش شکل دادم و آدم مجاهدی که تخصص معماری داشت به اینکار گمارده شد در حقیقت این وقایع نگاری نوعی نگاه به مسیر طی شده و راهنمای اصلاح شده مسیر آینده شد. و نیز دیدن تصویر حرکات باعث هم آهنگی و کار تیمی گردید اینکار غیر از بسیج شهر دورود در پشتیبانی از جنگ و سرپناه دادن به جنگ زدهها سبب راهاندازی خط سه سیمان دورود بعنوان اولین راهاندازی صنعت پس از انقلاب شد که شعار کارخانهها را راه اندازید و منتظر خارجی نشوید بعنوان پیام امام دستمایه و جایزه پرسنل سیمان دورود گردید.
عرفانیان در ادامه در مورد تجربه مرکز مستندسازی فولاد مبارکه گفت: در سال 60 این تجربه بصورت سازمانی تحت عنوان مستندسازی فولاد مبارکه بدست همان شخص شکل گرفت که هنوز مجتمع از نتایج سودمند آن برخوردار است. اگر به فیلمها و عکسها و گزارشات گردآوری شده در فولاد مبارکه توجه شد ملاحظه میگردد که همه دارای پیامی هدفمند است مشکلی را پیشبینی و راه حل داده و حرکات را با همان روش ثبت کرده تا خطا در عمل و راه حل را بتواند بازخوانی کند. اگرچه در دوره ساخت سخت افزارها و نرم افزارها مثل امروز هوشمند نبود اما استفاده بهینه از همه ظرفیتهای موجود باعث شد که هنوز مجتمع از تجربه دوران ساخت استفاده نماید.
وی تصریح کرد: این ظرفیت مدیون ساختار سازی برای هر ماموریت است مسئله ساختار سازی برای هر ماموریت را نیز مجتمع از مستند سازی آموخت.
عرفانیان در توضیح ساختارسازی گفت: منظور از ساختار ترکیب موزون از سخت افزار، نرم افزار و نیروی انسانی است به عبارت دیگر اگرچه مجتمع مثل همه جا دارای چارت سازمانی و شرح وظایف و سیستمها و روشها بود اما همه اینها در خدمت ماموریت هایی بود که فرایند آن در ساختار تعریف شده بود.
وی در پایان تاکید کرد : مستندسازی پیش ظهور تکنولوژی به صنعت است که هنوز در ایران ا سلامی شکل نیافته است و باید هنر علم به تکنولوژی و هنر تکنولوژی به مستند را باز یابیم. برای دستیابی به تکنولوژی و نیز مستند ساختار لازم را در درون هر واحد اعم از بنگاه و سازمان شکل دهیم. هر ماموریتی از جمله مستندساختار مناسب خود را می طلبد و ساختار مشکل مغفول ایران است.